نمکستان » برای مشاهده ی فال روزانه روز تولد خود ، در ادامه این مطلب با ما همراه باشید
امروز شما با موج تازه ای از احساسات روبرو شده اید که اگر زیاد مقاومت نکنید این حس های جدید می توانند شما را به دوردستها ببرد. باوجود این اگر با این احساسات بجنگید، خود را گرفتار جنگی بی نتیجه کرده اید، چرا که نمی توانید آنها را سرکوب کنید. پس بی جهت انرژی خود را تلف نکنید که از پس آن بر بیایید و انرژی خود را برای کار دیگری ذخیره کنید.
شما توانایی دنبال کردن چیزهایی که پیش از این شروع کرده اید را دارا هستید و امروزه بیشتر از همیشه به واقعیت نزدیک تر شده اید. شما دارای منبع عظیمی از انرژی هستید که به استقامت و پایداریتان می افزاید. ولی اهداف و مقصد خود را با دقت انتخاب کنید، چراکه عاقلانه نیست برای چیزی که کاملا بی اهمیت است بیخودی تلاش کنید.
شاید شما دوست نداشته باشید بخشی از وقت خود را به پروژه ای خلاقانه اختصاص دهید، برای اینکه بهرام در پنجمین خانه شما یعنی خانه تفریحات قرار دارد و شما را به انجام دادن کارهای جالب ترغیب می کند. همچنین گرمای شدید سیاره بهرام شما را به سمت ورزشهای رقابتی می کشاند. امروز روزی عالی برای شرکت کردن در فعالیتهای بدنی است، پس زودتر دست به کار شوید.
شما امروز نسبت به کارهای سخت خوش بین هستید، اما دیگران زیاد به افکار شما واقف نیستند. این سخن بدین معنی نیست که از روی قصد چیزی را پنهان می کنید، بلکه فقط دوست ندارید مرحله به مرحله وقایع روزانه تان را برای دیگران توضیح بدهید. تمرکز کردن روی کارهایی که می خواهید انجام دهید بهتان توانایی زیادی می بخشد و نهایتا تا بعداز ظهر کارهایتان را تمام خواهید کرد.
شما امروز فرصتی برای صحبت کردن دارید و دلتان نمی خواهد این فرصت را از دست بدهید. پس زمانی را صرف فکر کردن روی چیزهایی که مهم هستند و حرفهایی که گفتنشان لزومی ندارد بکنید. اگر در جمعی حضور پیدا کردید که افراد با غیبت کردن و حرفهای بیهوده وقتشان را سپری می کنند، شما با نظرات تند و تیز خود در مورد خود و دیگران قضاوت نکنید. فقط بحث را به آرامی هدایت کرده و بعد به موضوعات مهم تر بپردازید.
شاید شما اعتماد داشته باشید امروز برنده خواهید شد ولی متاسفانه این گونه نخواهد بود. شما باید بین چیزهایی که آرزویش را دارید و کارهایی که انجام می دهید تعادلی منطقی برقرار کنید و آن وقت شما توانایی خواهید داشت به چیز هایی که می خواهید برسید. با وجود این اگر شما به توانایی های خود شک کنید و فکر کنید که به اندازه کافی خوب نیستید وقت خود را تلف خواهید کرد. پس از فرصت خود نهایت استفاده را بکنید تا به نتیجه برسید.
شما احساس می کنید که امروز آخرین فرصت برای تمام کردن چندین پروژه شماست. خوش بختانه امروز یک روز فوق العاده است و شما با سخت کوشی میتوانید کارهای متنوعی انجام دهید. اما با یک دست نمیتوان دو هندوانه برداشت! بنابراین به جای این که تمام کارهایتان را با هم انجام بدهید شما میتوانید برای کارهای مختلف خود برنامه ریزی کرده و بعد هم به اندازه کافی استراحت کنید.
حالا که ماه در نشانه شما قرار گرفته شما احساس ضعف و آسیب پذیر بودن میکنید. اما هر دو سیاره فرمانروایی شما یعنی بهرام و پلوتو از شما محافظت میکند. امروز صادق بودن و درست کار بودن از قدرتمند بودن مهم تر است از نشان دادن و ابراز کردن نقطه ضعف های خود نترسید، برای اینکه اگر شما انرژی خود را برای پنهان کردن آنها تلف نکنید تمام نقطه ضعف های شما می توانید به توانایی و قدرت تبدیل شود.
با وجود اینکه دوستان شما فکر می کنند که شما همه چیزتان را از دست داده اید ولی خودتان بهتر می دانید که این گونه نیست شما امروز وقتی که انرژی و توانایی های خود را ذخیره می کنید قدرتمندتر می شوید به جای اینکه به سرعت همه چیز را برای دیگران افشا کنید قدری صبر کرده و آرامتر پیش بروید اگر بخشی از صحبت هایتان را مخفی کرده و آنها را برای روز دیگری بگذارید راحت تر میتوانید دیگران را متقاعد کنید.
امروز شما مجبور می شوید تصمیم نهایی خودتان را مطرح کنید. اگر در محل کارتان سو تفاهمی وجود داشته باشد با نزدیک شدن به افراد هم فکر خود می توانید آنها را بر طرف کنید. به قدرت های خودتان شک نکنید. زمانی که شما در حال صحبت یا کار کردن هستید منطقی بودن به قدرت شما اضافه می کند.
شما امروز به اتفاقاتی که پیرامونتان رخ می دهد بی توجه تر شده اید. هر اتفاقی که امروز رخ می دهد یا به شما برای رسیدن به آرزوهایتان کمک می کند یا اینکه موفقیت شما را به تعویق می اندازد. با وجود اینکه اهداف بلند مدتتان برای شما خیلی مهم اند، به جای اینکه به نتیجه کار خود فکر کنید فقط به کارهای جدیدی که هم اکنون پیش رویتان قرار دارد توجه کنید.
امروز شما حتی بیشتر از آن چیزی که در فکرتان می گنجد، از افراد دیگر تواناتر و قدرتمندتر هستید در حقیقت شما اصلا تمایل ندارید که به افرادی که روبروی شما نشسته اند فخر بفروشید. اما اصلا دلیلی وجود ندارد که بخواهید از وظایف خود به خصوص آنهایی که بهتان کمک می کنند کارهایتان در مسیر درستی قرار گیرد، اجتناب کنید. به توانایی های خودتان شک نکنید، فقط بایستید و بهترین کار ممکن را انجام دهید
نمکستان » عکس های جدید و دیده نشده مهدی سلوکی و همسرش ، در ادامه این تصویر را مشاهده نمایید
مهدی سلوکی با انتشار این تصویر نوشت : کنسرت مازیار فلاحى عزیزم…
مهدی سلوکی با انتشار این تصویر نوشت : کنار توست اگر غم را…کنارى هست و پایانى…
پدر و مادر مهدی سلوکی
مهدی سلوکی و برادرش محمد سلوکی
چرچیل سیاستمدار انگلیسی در کتاب خاطرات خود می نویسد :
زمانیکه پسر بچه ای یازده ساله بودم روزی سه نفر از بچه های قلدر مدرسه جلو من را گرفتند و کتک مفصلی به من زدند و پول من را هم به زور از من گرفتند. وقتی به خانه رفتم با چشمانی گریان قضیه را برای پدرم شرح دادم.
پدرم نگاهی تحقیر آمیز به من کرد و گفت: من از تو بیشتر از اینها انتظار داشتم؛ واقعا که مایه ی شرم است که از سه پسر بچه ی پاپتی و نادان کتک بخوری. فکر میکردم پسر من باید زرنگ تر از اینها باشد ولی ظاهرا اشتباه میکردم. بعد هم سری تکان داد و گفت این مشکل خودته باید خودت حلش کنی!
چرچیل می نویسد وقتی پدرم حمایتش را از من دریغ کرد تصمیم گرفتم خودم راهی پیدا کنم. اول گفتم یکی یکی میتوانم از پسشان بر بیایم. آنها را تنها گیر می آورم و حسابشان را میرسم اما بعد گفتم نه آنها دوباره با هم متحد میشوند و باز من را کتک می زنند.
ناگهان فکری به خاطرم رسید! سه بسته شکلات خریدم و با خودم به مدرسه بردم. وقتی مدرسه تعطیل شد به آرامی پشت سر آنها حرکت کردم، آنها متوجه من نبودند. سر یک کوچه ی خلوت صدا زدم: هی بچه ها صبر کنید! بعد رفتم کنار آنها ایستادم و شکلاتها را از جیبم بیرون آوردم و به هر کدام یک بسته دادم.
آنها اول با تردید به من نگاه کردند و بعد شکلاتها را از من گرفتند و تشکر کردند. من گفتم چطور است با هم دوست باشیم؟ بعد قدم زنان با هم به طرف خانه رفتیم. معلوم بود که کار من آنها را خجالت زده کرده بود.
پس از آن ما هر روز با هم به مدرسه میرفتیم و با هم برمی گشتیم. به واسطه ی دوستی من و آنها تا پایان سال همه از من حساب می بردند و از ترس دوستهای قلدرم هیچکس جرات نمی کرد با من بحث کند.
روزی قضیه را به پدرم گفتم. پدرم لبخندی زد و دست من را به گرمی فشرد و گفت: آفرین! نظرم نسبت به تو عوض شد. اگر آن روز من به تو کمک کرده بودم تو چه داشتی؟ یک پدر پیر غمگین و سه تا دشمن جوان و عصبانی و انتقام جو. اما امروز تو چه داری؟! یک پدر پیر خوشحال و سه تا دوست جوان و قدرتمند. دوستانت را نزدیک خودت نگه دار و دشمنانت را نزدیکتر!
ترانه علیدوستی : فضایی که برای دیدن همدیگر وجود داشت ضمن اینکه ارزیابی کلی برای کارنامه یک سال کار سینمایی ایران بود.میشد درباره فیلمها صحبت کرد، نقد و بررسی وجود داشت. خوب مسلما ما هم دلمان میخواهد کاری که یک سال برایش زحمت کشیدیم دیده شود و بحث و بررسیهایش را هم بشنویم. منتهی چند سالی است که جشنواره از این فضا خارج شده است.فکر نکنید منظورم فقط فیلمهایی است که خودم در آن بازی کردم. من فیلمهای دیگران را هم دیدم و این فاصله گرفتن را حس کردم. چیزی که بیشتر در فضای جشنواره وجود دارد، حواشی فیلمهاست تا خود فیلمها. در نتیجه ترجیح میدهم درباره کاری صحبت کنم که مردم آن را میبینند و دربارهاش صحبت میکنند.
ترانه علیدوستی با انتشار این تصویر نوشت :
به فیلمبرداری فصل دوم سریال شهرزاد بسیار نزدیک هستیم. از پیگیری صمیمانه همه ی شما ممنونیم و مهربانیتان را فراموش نمیکنیم. تمام تلاشمان این است که فروردین ۹۶ قسمت اول فصل دوم دست شما باشد. این عکس، یادگاریست از پشت صحنه سکانس آخر فصل یک. با نهال و مونا و. آقا مصطفی.
گالری عکس ها و بیوگرافی کامل پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون
الناز پرستویی دختر پرویز پرستویی
کودکی پرویز پرستویی
پرویز پرستویی و امیر آقایی همراه فرهاد قائمیان در فیلم بادیگارد
تاریخچه شکلگیری ایده فیلمنامه سینمایی «بادیگارد» که پرویز پرستویی نقش اصلی آن را ایفا میکند، به اواخر دهه ۱۳۸۰ بازمیگردد. پیشتولید این فیلم سینمایی از نیمه اردیبهشت ماه و با برگزاری جلسات فیلمنامه خوانی و همزمان بازنویسی نهایی فیلمنامه و انتخاب عوامل فیلم آغاز شد و تا پایان خرداد ماه نیز ادامه داشت…
پرویز پرستویی و فرهاد اصلانی همراه افسانه چهره آزاد در سریال آشپزباشی
داستان این سریال درباره زوجی است که با داشتن چهار فرزند بزرگسال قصد جدایی دارند اما بهدلایلی در هر قسمت نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند و مشکلات جالب بر سر مصاحبه در تلویزیون به وجود می آید و…
پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا همراه الهام حمیدی در سریال زیر تیغ
سریال زیر تیغ یکی دیگر از ساختههای تلویزیونی محمدرضا هنرمند بود که فیلمنامهٔ آن را علی اکبر محلوجیان نوشت و حسین علیزاده نیز آهنگسازی آن را بر عهده داشت. در ابتدای پخش سریال از شبکه اول سیما، وجود بازیگران قوی و شناخته شدهای چون پرویز پرستویی و فاطمه معتمدآریا عاملی برای جذب تماشاگر برای این فیلم به شمار میرفت. اما پس از پخش سریال مشخص شد که خود سریال نیز قوی کار شده است…
پرویز پرستویی و سوگل خلیق در فیلم دو
بهای هر لحظه وجد را باید با رنج درون پرداخت، به نسبتی سخت و لرز آور به میزان آن وجد؛ بهای هر ساعت دلپذیر را با سختی دل گزای سال ها، پشیزهای تلخ و پر رشک . خزانه های سرشار از اشک …
نام اصلی :•: پرویز پرستویی
زمینه فعالیت :•: بازیگر ، گوینده
تاریخ تولد :•: ۲ تیر ۱۳۳۴
زادگاه :•: روستای چارلی، کبودرآهنگ
سالهای فعالیت :•: ۱۳۶۲ تاکنون
همسر(ها) :•: نسترن پرستویی
فرزندان :•: بهروز پرستویی و الناز پرستویی
پرویز پرستویی و سهیلا گلستانی در فیلم بیداری برای سه روز
روحش پریشان است و خواب به چشمش نمی آید… افکارش هشیارند! هشیار تر از هر زمان دیگری. شب و روز برایش یکی شده و فقط می تواند در تخت خواب این پهلو و آن پهلو شود. برای سه روز بی خوابی کشیدن سنگین ترین جریمه برای هر انسانی است. جریمه ای که دامنگیر پرویز و سهیلا شد …
پرویز پرستویی با اصالتی آذری در همدان متولد شد. پدر وی کشاورز بود و زمانی که وی ۳ ساله بود به تهران مهاجرت کرد. دوران کودکی و نوجوانی را در یک خانه اجارهای کوچک در محله دروازه غار سپری کرد. او در مدرسه صادقیه اسلامی در کوچه گمرک تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند.
پرستویی با پس انداز کردن یازده هزار تومان خانهای در حوالی ترمینال جنوب خرید. مدتی به ورزش علاقه نشان داد و دروازه بان تیم کارگران بود. پس از این زمان به مرکز رفاه نازی آباد رفت و شروع به آموختن تاتر کرد.
پرویز پرستویی در سال ۱۳۶۰ و زمانی که ۲۶ سال سن داشت به عنوان منشی در دادگستری تهران مشغول به کار شد، امّا پس از مدتی به خاطر ناهمخوانی این شغل با روحیاتش به اداره تاتر رفت و تا پایان در آنجا مشغول به کار شد.