دختره ﺗﻮ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺍﮔﻪ ﺳﺮ ﻓﻠﺶ ﻣﻤﻮﺭﯼ ﺭﻭﺵ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻭﯾﺮﻭﺳﯽ ﻣﯿﺸﻪ؟
ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :
ﻭﯾﺮﻭﺳﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﻭﻟﯽ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﺶ ﺑﺮﯾﺰﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ
مورد داشتیم
دختره هشت صبح جلو دانشگاه پارک دوبل میکرده بره بالا سر کلاس .
ساعت دوازده و نیم استاد از پنجره کلاس داد زده
نمیخواد پارک کنی,
کلاس تموم شد
منم حاضریتو زدم…
ﺩﯾﻮﺍﺭ بعضی ﺁﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻥ ﻫﺎ یه ﺟﻮﺭﯾﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﺎ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﮐﺎﻧﺎﻝ ﺭﻭ ﻋﻮﺽ ﻣﯽﮐﻨﻪ
.
.
.
ماﻝ ﻣﺎ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﺷﻪ
اونجا که خواننده میگه:
“باز منو کاشتی رفتی تنهام گذاشتی رفتی، دروغ نگم به جز من یکی دیگه داشتی رفتی”
اینقد شاده که ادم فکر میکنه خیانتم جذابه
ضدحال ترین موقع وقتی بود از راه مدرسه که برمیگشتی
تو کوچه ها بوی قرمه سبزی میومد
میرسیدی خونه میفمیدی ناهار املت دارین
تک زنگ چیست؟
.
.
.
.
با خبر شدن دو گدا از هم!!
تعارف زدن دخترا
– شیما جوووووون عشخم کیک میخولی؟
+ یه کوچولو اگه بدی عاچقتم
.
تعارف زدن پسرا
– ساندویچ میخوری گشنه ؟
+ اره
– بدبخت مفت خور
این فیلما که هستن وقتی فرزند خانواده تو اتاقشه مامان باباش میرن
در میزنن و تا بچه اجازه نده نمیرن تو اتاقش
اینا واقعین ؟ یا فتوشاپه ؟ یا خطای دید ؟
شماره های توی گوشیم ٩٩٪ بیخودنا
ولی حالا کافیه یکیو پاک کنم
فرداش مرگ و زندگیم دست همون یه نفره !
می خوای به یه نفر لطف کنی ؟
شب که خوابه یه بالشتو بگیر جلو کولر بیار بزار زیر سرش
بچه بودم بعضی وقتا به عروسکام انقد زُل میزدم تا مچشونو حین تکون خوردن بگیرم !
یه همچیم آدم خجسته و شیرین العقلی بودم من
مثل این شوفر اتوبوسا یه فلاسک چایی گذاشتم پایین میز کامپیوتر
همینطور که نگام به مانیتوره خم میشم میارمش بالا
انگار قراره ماشین از جلو بیاد !
یارو تا دیروز توی خونه شون نمیزاشتن چایی بخوره که یه وقت شب سیل نیاد
حالا به ما که رسیده میگه : قهوه ، فقط تلخ باشه پیلیززز
آدم باید یک تو داشته باشه که هروقت از همه چی خسته و ناامید بود بهش بگه :
مهم نیست که قشنگ نیستی ، قشنگ اینه که مهم نیستی بعد اونم قهر کنه پاشه بره پی کارش
بابا جمع کنید کاسه کوزتونو اعصاب ندارم !
عشق مثل بستنى سنتیه
البته فقط چون هوس کردم وگرنه قبلنا شبیه پاستیل بود !
بابام نصفه شب اومده میگه کولر روشن نمیکنیااااا ، بگو خب !
من :(
اردلان :|
خروس :|
دودکش :)
خدا به مرغ بال داد نه برای پرواز که برای کباب !
از تفریحات هر پدر و مادرى اینه که بگى کجات درد میکنه
و اونام واست علتشو تشخیص بدن !
قدیما یه آفتابه های مسی بود پرش که میکردی اینقد سنگین میشد
تا میومدی ورش داری دوباره یه دست دیگه توالت می کردی !
یکی از ترسای توی بچگیم این بود که آشغال که از پنجره ماشین میندازم بیرون
نره روی شیشه ی ماشین عقبی جلوی دید راننده را بگیره اونم بخوره به یه ماشین بعد آتیش بگیره و همه بترکن
یه همچین ذهن روان پریشی داشتم من !
مامانم : افطار چی میخوری ؟
من : مدرسان شریف
مامانم : چی ؟
من : مدرسان شریف
مامانم : کجا ؟
من : مدرسان شریف
بعد ۲ساعت میگم افطار چی درست میکنی مامان ؟
مامانم : بیست و نه دوتا شیش
از لقمان پرسیدند : ادب از که آموختی؟
گفت: مدرسان شریف :)
آهای اونایی که یکی دوستون داره : به جهنم !
ما رو همه دوس دارن
تا حالا شده نصف شب بری سر یخچال
و بدون اینکه چیزی بخوری زل بزنی به یخچال و بگی فقط اومدم خودتو ببینم ؟
من از صمیم قلب معتقدم که اون بیرون ، تو این فضای لایتناهی ، یه جایی ، تو یه کهکشانی ، یه سیاره ای هست
که توش نه جنگ هست نه ظلم نه فقر نه جهل نه غم نه آب نه اکسیژن نه موجود زنده
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ یک ﺭﻭﺯ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻫﻲ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻫﻤﺴﺮﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﻔﺖ :
یا ﻣﻦ ﻳﺎ ته دیگ سیب زمینی !
ﻭ ﭼﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﻱ ﺳﺨﺘﻲ ﺳﺖ ﻟﺤﻈﻪ ﺟﺪﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮ
به این دو دسته افراد کار نداشته باشین ، طفلیا دست خودشون نیست :
یکی اونا که سوالی می پرسن که جوابش رو می دونن
و دومی اینا که طبقه اول تا همکف رو با آسانسور میرن !
ﻛﻼﻍ ﭘﺮ گنجشک ﭘﺮ ﻭﻟﻲ ﺗﻮ ﻧﭙﺮ
ﺑﻲ ﺯﺣﻤﺖ ﮔﻤﺸﻮ ﻋﺰﻳﺰﻡ