حنانگاری که با نامهای خالکوبی با حنا و یا مِهندی یا نقاشی با حنا بر روی بدن نیز شناخته میشود. نوعی نقاشی با حنا برروی بدن است و معمولاً نقشها به صورت گل و طرح های منظم هستند. این هنر بیشتر در هند مرسوم است.
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
طرح حنا روی دست و پا | طرح حنا ساده | طر ح حنا روی بدن | طرح حنا عربی
نمکستان » عکس های جدید حدیث فولادوند و شوهرش ، در ادامه این تصویر را مشاهده نمایید
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
گالری عکس های جدید حدیث فولادوند و همسرش رامبد شکرابی زوج بازیگر
حدیث فولادوند Hadis Fooladvand (متولد ۲۰ دی ۱۳۵۶ در تهران) بازیگر سینما و دانشجوی انصرافی رشتهٔ معماری
حدیث فولادوند فعالیت هنری را از کودکی آغاز کرد، در دوازده سالگی زیر نظر گلاب آدینه آموزش دید و در نمایش «گلهای دوستی» روی صحنه رفت. وی برای اولین بار نقش کوتاهی را در فیلم دستهای آلوده به کارگردانی سیروس الوند بازی کرد و بدین ترتیب اولین حضورش را در سینما در سال ۱۳۷۸ اعلام نمود. او که پس از گرایش به هنرهای مختلف از جمله موسیقی و نقاشی اکنون خود را در بازیگری موفق میدید یک سال بعد از اولین تجربه خود، در فیلم سینمایی مارال به کارگردانی مهدی صباغزاده هنرنمایی کرد.
همچنین درخشش فولادوند در تلویزیون با بازی در سریال تلویزیونی سریال گمگشته آغاز شد. او همچنین در مجموعههای تلویزیونی سالهای خاکستری، دیوار شیشهای، معصومیت از دست رفته بازی کردهاست.
رامبد شکرابی متولد سال ۱۳۵۱ در تهران. او بازیگری را از سال ۱۳۷۳ با فیلم ترانزیت ساختهٔ مرحوم علی سجادی حسینی آغاز کرد. شکرآبی در این سالها در تلویزیون هم فعالیت داشتهاست. او بازیگری در تلویزیون را از سال ۱۳۷۵ با مجموعهٔ تلویزیونی تنگنا شروع کرد. وی در سال ۱۳۸۹ با حدیث فولادوند ازدواج کرد. وی برادر مهرداد شکرآبی است.
سرزمین ملائک (مجموعهٔ تلویزیونی، ۱۳۷۵)
شنهای کف رودخانه (مجموعهٔ تلویزیونی، ۱۳۷۷) (یوسف سیدمهدوی، ۱۳۷۶)
تنگنا (مجموعهٔ تلویزیونی، ۱۳۷۷)
داستان یک شهر (۱۳۷۸)
باران عشق (مجموعهٔ تلویزیونی، یک قسمت، ۱۳۸۰)
فیلم تلویزیونی «سفر بر مدار مهتاب» (۱۳۸۹، شبکهٔ مازندران)
تارا و تب توت فرنگی (۱۳۸۲)
غزل (۱۳۸۰)
همکلاس (۱۳۸۰)
خاکستری (۱۳۷۹)
صدای سخن عشق (۱۳۷۹)
اعتراض (۱۳۷۸)
سحرگاه پیروزی (۱۳۷۸)
نیمه گمشده (۱۳۷۸)
آخرین نبرد (۱۳۷۶)
خفاش (۱۳۷۶)
مرسدس (۱۳۷۶)
عروسی مهتاب (۱۳۷۵)
تعقیب (۱۳۷۴)
طالع سعد (۱۳۷۴)
ترانزیت (۱۳۷۲)
زندگی ما بر پایه صداقت استواراست
در دنیای بازیگران زوج های هنرمند بسیاری به غیر از همکار بودن در این عرصه، در زندگی نیز شریک غم و شادی هم می شوند
در میان این هنرمندان حدیث فولادوند و رامبد شکرآبی ۲ بازیگر جوان سینما و تلویزیون یک سال و چند ماهی است که زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند. آنها در ساری زندگی می کنند و زمانی که ما برای انجام گفت و گو با حدیث فولادوند تماس گرفتیم قول داد که در اولین سفرشان به تهران مهمان ما باشند. چنین هم شد و ما در هفته ای که گذشت میزبان آنها بودیم. رامبد شکرآبی این روزها در تله فیلم های متعددی نقش آفرینی کرده که برخی از آنها هنوز پخش نشده اند و حدیث فولادوند را هم آخرین بار در مجموعه «مختارنامه» به کارگردانی میرباقری دیدیم، اما بهانه ما با این دو نفر بازی ها و نقش هایشان در دنیای فیلم و سریال نبود، ما خواستیم آنها از نقشی که در زندگی خود به عنوان همسر ایفا می کنند، برایمان بگویند و این که هنر بازیگری در زندگی مشترک شان چه نقشی دارد و چقدر در تصمیم گیری ها و رفتارهای اجتماعی و شخصی شان تاثیرگذار بوده است.
سوال اول را از شما می پرسیم، خانم فولادوند یادم هست که پیش از ازدواج در مصاحبه ای با یکی از نشریات گفته بودید که قصد ازدواج ندارید، چطور شد که تصمیم تان تغییر کرد؟
حدیث فولادوند : بله، این تغییر تصمیم در درجه اول به علت همکار بودن با رامبد شکرآبی بود که باعث شد از او شناخت صحیح و درستی پیدا کنم. ما هر دو، سال ها با هم همکار بودیم، اما نکته اصلی و اساسی این ازدواج عشق و علاقه ای بود که نسبت به هم داشتیم و ما را به اتفاقی خوب در زندگی یعنی ازدواج رساند. به دلیل زمان طولانی این همکاری مسلما شناخت خوبی نسبت به هم پیدا کرده بودیم؛ البته نه شناخت سطحی بلکه شناختی عمیق.
آقای شکرآبی! حدیث فولادوند چه ویژگی هایی داشت که او را به عنوان شریک زندگی تان انتخاب کردید؟
رامبد شکرابی : همان طور که حدیث گفت عشق و علاقه ای که بین ما وجود داشت و شناختی که از یکدیگر به دست آورده بودیم باعث شد به انتخاب یکدیگر پاسخ مثبت بدهیم. البته بعد از داستان عشق و علاقه به تفاهم اخلاقی رسیدیم و فهمیدیم که می توانیم با هم زیر یک سقف زندگی کنیم و مشکلات را با یکدیگر حل و فصل کنیم. همه این نکات باعث ازدواج من و حدیث شد.
یعنی شما ۲ نفر از عشق و علاقه متقابل به درک متقابل و تفاهم رسیدید؟
رامبد شکرابی : بله.
به نظر شما حدیث فولادوند همسر آرام و صبوری است؟
رامبد شکرابی : بله. صددرصد همین طور است. بالاخره زندگی با رامبد شکرآبی صبوری بسیاری می خواهد . من مجموعه ای از صفات خوب را در حدیث دیدم. صفاتی که مکمل شخصیت من خواهد بود. اگرچه نمی توان هر خصوصیت اخلاقی را تک به تک توضیح داد، اما در کلیت من و حدیث کامل کننده یکدیگر هستیم، اما بیشتر از همه اینها صبر و صداقت حدیث دوست داشتنی است.
حدیث فولادوند : البته من کلا شخصیت آرامی دارم، اما بعضی وقت ها به شدت شیطنت هایم اوج می گیرد و مدام حرف می زنم.
با زوج های دیگر بازیگر در ارتباط هستید؟
رامبد شکرابی : بله. مثلا با امین حیایی و همسرش نیلوفر خوش خلق ارتباط خانوادگی داریم. البته چون در شمال کشور زندگی می کنیم این ارتباطات بسیار کمرنگ شده است.
وقتی از خانواده بازیگران در مورد مشکلات و دغدغه های زندگی شان می پرسیم آنها رضایت کاملی از وضعیت زندگی خود ندارند، حالا شما که هر دو در این عرصه فعال هستید چقدر با این مشکلات دست و پنجه نرم می کنید؟
حدیث فولادوند :چون من و رامبد همکار هستیم فشار های کاری یکدیگر را به خوبی درک می کنیم. برخی اوقات رامبد فیلمنامه ای را می خواند و آن را دوست ندارد و دچار چالش می شود یا سر کار از چیزی ناراحت می شود. من هم دقیقا چون این احساسات را تجربه کرده ام، می دانم که او چه می گوید و کاملا او را درک می کنم. در ابتدا سعی می کنم او را آرام کنم، چون طبق شناختی که از او دارم می دانم که باید اول از همه آرامش داشته باشد تا بتواند براحتی و درست تصمیم بگیرد.
رامبد شکرابی : بله چون هیچ آدمی نمی تواند در عصبانیت تصمیم بگیرد. به نظر من مهم ترین اتفاق در ازدواج ما تفاهم بوده است. چون هر دو در یک حرفه فعالیت می کنیم براحتی مشکلات کاری یکدیگر را درک می کنیم؛ در صورتی که اگر یکی از ما در این حرفه فعالیت نداشت، شاید قدری این درک کردن سخت تر می شد، اما در حال حاضر هر دو ما با این روند کار آشنایی کامل داریم و فکر می کنم در زندگی مشترک این امر بسیار مهم است؛ چراکه شاید به خاطر این کار شب ها دیر به منزل بروم یا در شهرستان بازی داشته باشم و مسائلی از این قبیل… .
رامبد شکرآبی به عنوان یک مرد ایرانی، تعصب و غیرت خاصی نسبت به همسرش و کارهایش دارد؟
رامبد شکرابی : غیرت! کلمه غیرت شاید در قدیم معنای این چنینی داشت، اما من به آن می گویم علاقه. البته نه من، همه انسان ها درگیر این قضیه هستند. قدیم ها به این نوع برخورد در خانم ها حسادت گفته می شد و در آقایان غیرت.
شاید علاقه به شکل نادرست باعث آزار و اذیت شخص شود، ولی واقعیتش عشق و علاقه و اهمیت دادن به طرف مقابل است.
در چند کار با یکدیگر همبازی بودید ؟
حدیث فولادوند : بعد از ازدواج یا قبل از آن؟
در هر دو موقعیت.
حدیث فولادوند :قبل از ازدواج یک مجموعه تلویزیونی و… .
رامبد شکرابی : قبل از ازدواج یک سینمایی، یک سریال و در سه، چهار کار تله فیلم با یکدیگر همکار بودیم
و بعد از ازدواج؟
رامبد شکرابی : بعد از ازدواج حدود چهار تله فیلم با هم کار کردیم که در یکی از آنها من نقش همسر حدیث را بازی کرده ام.
حس این بازی مطمئنا با بازی های قبل از ازدواج تان متفاوت بوده است؟
حدیث فولادوند :نه. در این تله فیلم… .
رامبد شکرابی : بگذار من بگویم. من در این تله فیلم نقش یک همسر بد را بازی کردم. البته یک تله فیلم هم قبل از ازدواج داشتیم که در آن زوجی بودیم که خانواده بسیار خوب و منسجمی داشتند.
تله فیلمی که نقش یک همسر بد را بازی کرده اید هنوز پخش نشده است؟
رامبد شکرابی : خیر. هنوز پخش نشده است. «بازی سرنوشت»نام دارد. همه شخصیت های این کار مثبت هستند و تنها من نقش منفی دارم.
حدیث فولادوند : البته در این تله فیلم شوهر بدی برای من نیست، داماد بدی برای خانواده است .
چرا شما را بیشتر در نقش های منفی یا در نقش یک فرد ناامید و مایوس می بینیم؟
رامبد شکرابی : البته من هم در نقش های مثبت و هم منفی کار کرده ام، اما اصولا نقش هایی که به من پیشنهاد شده و من بیشتر با آنها ارتباط برقرار کرده ام و از آنها خوشم آمده آدم های خوبی بوده اند که مورد ظلم قرار گرفته اند و عصیان کرده اند و به جایی رسیده اند که باید فریاد بزنند و حقشان را به روش خود ـ که اشتباه است ـ بگیرند.
حدیث فولادوند : البته نقش های منفی ای داشته که بعدا متنبه شده و در آخر آدم خوبی شده است.
رامبد شکرابی : البته مردم هم در پذیرش و درک هر شخصیتی از بازیگر بسیار فهیم برخورد می کنند و متوجه هستند که نقش یک بازیگر متعلق به خود بازیگر نیست.
گاهی بازیگران می گویند که وقتی نقش یک آدم مثبت یا منفی را بازی می کنند آنقدر در نقش فرو می روند که تا مدت ها بعد از اتمام کار ویژگی های آن شخصیت دست از سرشان بر نمی دارد، برای شما هم که اغلب نقش های منفی بازی می کنید این احساس وجود دارد؟ مثلا وقتی که نقش یک فرد پرخاشگر را بازی می کنید… .
رامبد شکرابی : البته صددرصد این اتفاق می افتد. مثلا همین پرخاشگری که گفتید. هیچ شخصیتی نیست که بازیگر آن را کار کند و تاثیراتش در او باقی نماند. ممکن است یک نقش به لحاظ قوی بودن در شخصیت پردازی تا مدت زیادی تاثیرش در بازیگر باقی بماند. خیلی از برخوردهای نامتعارف بازیگران در زمان برخورد با تاثیرات شخصیت هایی است که بازی کرده اند؛ چون این تاثیرات به لحاظ روانی هنوز در آنها وجود دارد.
نگفتید احساس شما بعد از ازدواج از این که همسرتان در کاری با شما همبازی است، چیست.
حدیث فولادوند : البته در نوع بازی و حسی که من در نقش دارم نمی توان گفت تاثیر دارد، اما وقتی فکر می کنم که همسرم در محل کارم کنار من است، راحت تر بازی می کنم و احساس امنیت بسیاری دارم. به بیان دیگر می توان گفت هوایم را در محل کارم دارد و من این حالت را دوست دارم.
تا به حال با یکدیگر دعوا هم کرده اید؟
رامبد شکرابی : نه به آن صورت. ممکن است بین ما اختلافی پیش بیاید و قطعا این اختلافات در میان اغلب زن و شوهرها وجود دارد؛ چون من تجربه ازدواج را فقط یک بار داشته ام . نمی خواهم خودمان را چشم بزنم یا از خودمان تعریف و تمجید کنم، اما مساله ای که وجود دارد و دوستان و نزدیکان می گویند این است که ازدواج ما را اتفاق خوبی می دانند. این را هم در نظر بگیرید که ما تازه اول راهیم. من دوستانی را می بینم که بعد از ۲۰ سال زندگی مشترک از هم جدا شده اند.
حدیث فولادوند : رامبد در همه حال سعی می کند رعایت مرا بکند و من هم تا جایی که امکان داشته باشد رعایت حال او را می کنم ، اما اگر بخواهم جدی بگویم رامبد نیمه گمشده زندگی من بود که به او رسیدم.
در منزل عصبانی هم می شوید؟
رامبد شکرابی : در منزل… .
بگذارید خانم فولادوند بگوید.
حدیث فولادوند : هیچ وقت ندیده ام که رامبد خیلی عصبانی بشود. من دیر عصبانی می شوم اما اگر بشوم خیلی بد عصبانی می شوم.
منتقد کارهای یکدیگر هم هستید؟
حدیث فولادوند :بله بسیار.
رامبد شکرابی : زندگی حرفه ای ما از زندگی شخصی مان تفکیک شده است. در انتخاب کارهایمان از یکدیگر راهنمایی می گیریم و زور و اجبار در زندگی مان معنایی ندارد که اگر من شریک زندگی توام باید این کار را انجام دهی و یا من دلم نمی خواهد که چنین و چنان کنی… هیچ وقت به این شکل نبوده است. ما در همه چیز شریک زندگی هم هستیم و این شریک بودن شناخت ما را نسبت به هم بیشتر می کند.
پس تعریف شما از زندگی مشترک هم همین است.
رامبد شکرابی : بله. البته من به آرامش بعد از ازدواج هم خیلی اعتقاد دارم. خیلی ها به من گفتند که شیطنت هایت کم شده است. در حال حاضر آرام تر قدم برمی دارم تا قبل از ازدواج که به سرعت روی پنجه راه می رفتم. پس از ازدواج دیگر سر به هوا نیستم.
حدیث فولادوند : من فکر می کنم اتفاق خوبی که بعد از ازدواج برایم افتاده این است که قبلا هر کاری که دوست داشتیم انجام می دادیم، اما الان اول فکر می کنیم بعد مشورت و بعد آن کاری را که دوست داریم انجام می دهیم؛ با این تفاوت که تفکری در پس این کار نهفته است. رامبد هم همیشه ارزیابی و تجربه های خودش را از کاری به من می گوید، اما در نهایت تشخیص آخر با خود من است.
چرا شمال کشور (ساری) را برای زندگی انتخاب کردید؟
رامبد شکرابی : به خاطر خیلی از مسائل. آب و هوای معتدل، عدم ترافیک، بهار زیبا، پاییز و زمستان بسیار خوب و… ما اهل شمال نیستیم، اما مردم آنجا نیز ما را به خوبی پذیرفته اند. از مزیت های دیگر این شهر مسیر بسیار نزدیک آن به تهران است.
مراسم ازدواج شما چطور برگزار شد؟
رامبد شکرابی : متأسفانه پدر من چند سالی است که کسالت شدیدی دارد؛ دیابت دارد و به همین دلیل بینایی خود را از دست داده است. به همین دلیل مراسم ازدواج ما بسیار خودمانی برگزار شد با یک جشن خیلی کوچک… .
و با حضور بستگان نزدیک؛ چون پدر خود را در کودکی از دست داده ام واقعا پدرشوهرم را خیلی دوست دارم و رابطه خوبی نیز با او دارم. حتی کارهایی را که می خواهد انجام بدهد و به کسی نمی گوید به من می گوید تا برایش انجام دهم.
در طول زندگی هنری تان تا به حال به شهرت هم فکر کرده اید؟
حدیث فولادوند : در حال حاضر خیر. چون بعد از این همه سال دیگر مردم چهره مرا می شناسند. من بیشتر به پیشرفت در کار فکر می کنم تا شهرت. هیچ وقت هم مغرور نشده ام، اما در مقطعی از زمان بسیار از این شهرت لذت می بردم. در حال حاضر شهرت اصلا دغدغه ام نیست و به آن فکر نمی کنم.
سوءاستفاده از شهرت چطور؟
حدیث فولادوند : بعضی اوقات من نمی خواهم سوء استفاده کنم، اما برخوردها پیش می آورند. مثلا در بانک تا مرا می بینند زودتر کارم را انجام می دهند.
به نظر من شهرت چیز خوبی است. چون عشق و علاقه دیگران را نسبت به خود می بینی، اما فکر می کنم هر دوی ما، بازیگری را برای نفس بازی می پسندیم.
شما در طول این مصاحبه از زندگی مشترک بسیار شیرین صحبت کردید، به نظرتان چرا پایه های زندگی برخی از زوج های هنرمند بعد از مدتی سست می شود؟
شکرآبی: به عقیده من وقتی یک بازیگر در قالب یک شخصیت قرار می گیرد، اما نمی تواند از آن شخصیت و نقشش خارج شود، این اختلاف ها به وجود می آید.
منظورتان چیست؟
رامبد شکرابی : واضح است. شما نقشی را بازی می کنید و دیالوگ هایی می گویید. از آنجا که اغلب موضوعات کارهای مختلف و شخصیت هایش دچار مقوله عشق و تشکیل خانواده هستند، برخی از بازیگران دیگر نمی توانند از این نقش خلاص شوند که البته این موضوع را زمانی متوجه می شوند که دیگر دیر شده است. البته وقتی نسبت به طرف مقابلت شناخت کافی داشته باشی این اختلاف ها در زندگی ات به وجود نمی آید.
حدیث فولادوند : اول این که این مساله برای خیلی ها وجود دارد، اما چون بازیگران شناخته شده ترند وقتی در مورد آنها این اتفاق می افتد بیشتر سروصدا می کند، اما برخی مواقع باید نیمه پر لیوان را هم ببینیم. چرا از زوج هایی که موفق و خوشبخت زندگی می کنند حرفی نزنیم؟ نکته بعدی این که نباید به ازدواج سطحی نگاه کرد. بعضی ها با یک بار همکار شدن عاشق می شوند؛ حتی در دانشگاه و محل کار هم برای مردم عادی این مساله پیش می آید.
به سنت ها هم پایبند هستید؟
رامبد شکرابی : صددرصد. من بسیار سنتی هستم. پیشینه ها را دوست دارم. سنت را خیلی دوست دارم.
ساده زیستی را می پسندید یا اهل تجملات هستید؟
حدیث فولادوند : خیلی اهل تجملات نیستم. ترجیح می دهم ساده باشم.
بزرگ ترین نقطه مشترک شما چیست؟
رامبد شکرابی : فکر می کنم صداقت است. هر دوی ما با یکدیگر صادق هستیم. چیزی را از هم پنهان نمی کنیم و به هم دروغ نمی گوییم.
حدیث فولادوند : البته به جز صداقت هم درک متقابل است. ما همدیگر را به خوبی می فهمیم. به نظر من بعد از این نکته ها محبت هم نکته ای اساسی است. اگر در زندگی مشترک صداقت و درک متقابل باشد، اما محبت وجود نداشته باشد، پایه های زندگی سست می شود؛ چون محبت به زندگی رنگ و بو می دهد.
آقای شکرآبی در منزل آشپزی هم می کند؟
حدیث فولادوند : بله، خیلی هم دستپخت خوبی دارد و و وقتی آشپزی می کند من بسیار خوشحال می شوم.
حدیث فولادوند با انتشار این تصویر نوشت : روزت مبارک نفس عمه روزتون مبارک دختران ایران
گالری عکس ها و بیوگرافی کامل جمشید هاشم پور بازیگر سینما و تلویزیون
جمشید هاشم پور و همسرش
جمشید هاشم پور ، گلاب آدینه و سعید آقاخانی در فیلم من دیه گو مارادونا هستم
این فیلم داستان یک اختلاف خانوادگی میان دو خواهر یکی از طبقه بالای شهر و دیگری از پایین شهر است. مهشید، دختر خالهٔ متعلق به پایینشهر، از بابک، پسرخاله متمول خود که ساکن آلمان است، درخواست ازدواج میکند و بابک نیز میپذیرد…
جمشید هاشم پور ، سحر قریشی و نسرین مقانلو در فیلم روزگاری عشق و خیانت
اتفاقی غیرمنتظره پروانه و دخترش آینه را غافلگیر میکند، گویا این اتفاق ریشه در گذشته پروانه دارد گذشتهای که سالها از مواجه با آن هراس داشته است…
جمشید هاشم پور و شهاب حسینی در فیلم هیس! دخترها فریاد نمیزنند
شیرین هشتساله ، مورد آزار مردی از نزدیکان قرار میگیرد. آنچه این زخم را عمیقتر میکند و واقعه را به فاجعه ختم میسازد، این است که دخترک هیچکس را نمییابد تا دردش را با او در میان بگذارد و حرفش را باور کنند…
جمشید هاشم پور و امین زندگانی در فیلم گلوگاه شیطان
گروهی از ماموران شناسایی ایران در سال ۱۳۶۴ برای شناسایی منطقهای از رودخانه اروند دچار سختیهای فراوانی میشوند اما سرانجام منطقه شناسایی شده و عملیات والفجر ۸ انجام میگردد.
جمشید هاشم پور و مصطفی زمانی در فیلم کیفر
برزو در آستانه اعدام قرار دارد. همسرش و پسر کوچکش به همراه برادر کوچکتر برزو و دوست برادرش همه تلاششان را می کنند تا در مجالس و جشنها پول دیه وی را تهیه کنند.پول تهیه می شود، اما در شب قبل از زمان اعدام فرد یا افرادی به خانواده مقتول سه برابر دیه را می دهند تا رضایت ندهد…
نام اصلی :•: جمشید هاشمپور
تاریخ تولد :•: ۳ فروردین ۱۳۲۳
زادگاه :•: تهران
پیشه :•: بازیگر
سالهای فعالیت :•: از ۱۳۴۷ تاکنون
مدرک تحصیلی :•: دیپلم
جمشید هاشم پور و حمید گودرزی در فیلم خیابان بیست و چهارم
در این فیلم فرشید کیانی یک سایکوپات سادیستیک جنون آدمکشی دارد. شیرین که از همسر اولش دختری به نام نازنین دارد به عقد فرشید در میآید، بیآن که از گذشته وی چیزی بداند. فرشید که دچار اختلال شخصیتی آنتی سوشیال ضد اجتماعی است …
جمشید هاشمپور در سال ۱۳۲۳ از پدر و مادری اردبیلی در خیابان سلسبیل تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا دیپلم ریاضی ادامه داد. وی اولین فیلم سینمایی خود را با معرفی یکی از دوستانش به ساموئل خاچیکیان ، در سال ۱۳۴۷ و با بازی در نقش کوتاهی در فیلم جهنم سفید آغاز کرد.
آموزش آشپزی و دستور پخت زرشک پلو با مرغ خوشمزه و بسیار مجلسی
مرغ خرد شده :•: ٥ یا ٦ تکه
برنج :•: ٤ الی ٥ پیمانه
رب :•: یک قاشق غذا خوری
آبلیمو :•: ۱ قاشق غذاخوری
زعفران :•: یه هشتم قاشق چای خوری
زرشک :•: یک لیوان پلوپزی
خلال بادام و خلال پسته :•: به مقدار لازم
نمک و فلفل :•: به مقدار لازم
پیاز متوسط ریز خرد شده :•: ۱ عدد
آموزش آشپزی و دستور پخت زرشک پلو با مرغ مجلسی و بسیار خوشمزه
مرغ ها را به اندازه ای که دوست دارید چهار یا هشت تکه کنید یا اینکه فقط از ران یا سینه مرغ استفاده کنید که مجلسی تر است. تکه های مرغ را خوب شسته و کنار بگذارید. به تمام سطح مرغ نمک بزنید. در قابلمه ای روغن بریزید و مرغ ها را سرخ کنید.
وقتی که زیر و روی مرغ ها کاملا سرخ شد از قابلمه خارج کنید و کنار بگذارید. یک پیاز را کاملا ریز خرد کنید و در همان ظرفی که مرغ را سرخ کرده اید سرخ کنید، سپس رب و فلفل و آبلیمو را اضافه کنید و چند ثانیه ای تفت بدید.
سسی رو که درست کردید از قابلمه خارج کنید و باز مرغ ها را درون همون قابلمه بچینید و سس را روی مرغ ها بریزید. از بغل مرغ ها سه تا چهار لیوان آب هم اضافه کنید و در قابلمه را بگذارید تا به جوش بیاد. بعد شعله را کم کنید تا هم مرغ ها کاملا پخته شوند و هم آب خورشت بخار شه و تنها حدود یک لیوان سس در انتهای پخت باقی بماند.
وقتی که خورشت مرغ کاملا آماده بود، مقداری زعفران در آب حل کنید و به مرغ اضافه کنید و بعد از ۵ دقیقه خاموش کنید. برای درست کردن برنج هم باید برنج را خوب پاک کنید و بعد با آب ولرم بشویید و با مقداری نمک برای یکی دو ساعت خیس کنید.
بعد از اینکه برنج خیس خورد، مقداری آب درون یک قابلمه که کنجایش جوشیدن برنج را داشته باشد میریزیم و روی حرارت قرار میدهیم تا آب به جوش آید. وقتی آب به جوش آمد آب برنج را که خیساندیم خالی میکنیم و برنج را درون آب در حال جوش میریزیم و کمی صبر میکنیم تا دوباره بجوشد.
کف برنج را میگیریم و میگذاریم برنج قد بکشد. وقتی چند دانه برنج روی آب آمد میتوانیم برنج را آبکش کنیم. در قابلمه یک یا دو قاشق روغن ریخته با یک استکان آب اگر دوست داشتید ته دیگتون رنگی باشه یه نوک قاشق چایخوری زعفران یا زردچوبه میریزیم.
مقداری برنج روی آب روغن رنگی ریخته با پشت قاشق برنج را صاف میکنیم و مابقی برنج را روی آن میریزیم و یک استکان آب و روغن را هم روی برنج میریزیم. سپس در قابلمه را میبندیم و شعله را زیاد میکنیم و صبر میکنیم. به محض بلند شدن بخار برنج، سریع دم کنی را گذاشته و شعله گاز را کم میکنیم.
اون مقدار زرشک را که پاک کردید اول در یک سبد کوچک خوب بشورید و در ظرفی حدود ٥ دقیقه خیس کنید تا احیانا اگر شن ریزه ای داشته باشه پاک شود. بعد از پنج دقیقه در آبکش بریزید. خلال بادام و پسته را هم بعد از شستن در مقداری کره برای چند ثانیه فقط تفت میدهیم.
باید مراقب باشید که سرخ نشه و فقط کمی بوی کره بگیره و از روی شعله بردارید. بعد زرشک را هم در مقداری کره انداخته و روی حرارت ملایم یک تفت کوچک میدهیم. موقع تفت دادت زرشک هم نباید آبش کشیده بشه و تنها در حدی که بوی کره بگیره کافیه.
به دلخواه یک قاشق غذاخوری شکر دوست داشتید به زرشک اضافه کنید و تفت بدید. یک قاشق غذا خوری زعفران حل شده به زرشک اضافه کنید و سریع خاموش کنید. حالا منظر بمانید تا برنج دم بکشد و خورشت مرغ مجلسی شما هم آماده شود.
بعد از دم کشیدن برنج یک بشقاب گود برداشته مقدار دو تا سه قاشق زعفران دم کرده و کره ریخته و یک کفگیر برنج روی آن بریزید تا برای روی برنج آماده شود. سپس برنج را به دلخواه و سلیقه خود با برنج زعفرانی و زرشک و خلال ها تزئین کنید. مرغ ها را هم در ظرفی بکشید و در کنار زرشک پلو سرو کنید.
برای تهیه پیاز داغ مجلسی ابتدا پوست پیاز ها را بگیرید و بشویید ، سپس با دقت به صورت خلالی خرد کنید. در ظرف مناسبی آب را بجوشانید و پیاز ها را در آب در حال جوش بریزید ، بعد از چند جوش پیاز ها را در آبکش مناسبی بریزید و بگذارید تا آب اضافی آن خارج شود سپس روی پارچه مناسبی پهن کنید تا خشک شوند
کمی زردچوبه روی پیاز ها بریزید و مخلوط کنید. ماهیتابه را روی حرارت ملایم قرار دهید و به میزان لازم روغن در ماهیتابه بریزید تا گرم شود سپس پیاز ها را به آرامی به ماهیتابه اضافه کنید و اجازه دهید طلایی شوند سپس هم بزنید تا کاملا یکدست سرخ شود.
پیاز ها را در صافی بریزید تا روغن اضافی آن خارج شود سپس مصرف کنید. بهتر است پیاز ها را یکباره به ظرف روغن اضافه نکنید بلکه به دفعات و میزان کم در ماهیتابه بریزید و پس از اینکه کاملا سرخ شدند آنها را از ماهیتابه خارج کرده و سری بعدی را اضافه کنید.
اینکار باعث میشود پیاز داغ یکدست و طلایی داشته باشید. شما میتوانید در مرحله نخست و پس از خارج کردن پیازها از آب جوش روی آنها بجای زردچوبه مقداری زعفران بریزید.
رنگ زردچوبه و زعفران باعث خوشرنگ و طلایی شدن پیاز داغ شما میشود ، این روش به شما پیاز داغ مجلسی و ترد میدهد که در تزئین آش و غذا نیز میتوانید از آن استفاده کنید.