آموزش دستور تهیه و طرز درست کردن مربای توت فرنگی خوشمزه در منزل
توت فرنگی ریز و سفت و رسیده :•: 1 کیلو گرم
عسل یا شکر :•: 1 کیلو گرم
وانیل ( در صورت تمایل ) :•: 1 قاشق چایخوری
آموزش دستور تهیه و طرز درست کردن مربای توت فرنگی خوشمزه در منزل
ابتدا توت فرنگی ها را تمیز کنید و دم آنها را جدا سازید سپس خوب بشویید. توت فرنگی ها را داخل یک قابلمه لعابی بریزید و لابه لای آنها را عسل یا شکر بپاشید و حدود 8 الی 9 ساعت بگذارید تا توت فرنگیها به اصطلاح آب بیندازند.
سپس قابلمه را روی شعله زیاد اجاق گاز قرار دهید. هنگام جوشیدن، کفی روی سطح مربا ایجاد میشود که بهتر است آن را یکی دوبار بگیرید. در صورتی که مایل هستید طعم وانیل نیز در مربای شما باشد حالا هنگام اضافه کردن وانیل است.
وقتی که شربت مربای توت فرنگی قوام آمد، قابلمه را از روی اجاق گاز بردارید. برای آماده شدن مربای توتفرنگی، به حدود نیمساعت زمان نیاز است؛ هر چه این مدت طولانیتر شود، مربا تیرهرنگتر میشود.
در صورتی که میخواهید از شربت مربا نیز به صورت جداگانه استفاده کنید، پیش از پخت کامل توت فرنگیها، مقدار زیادی از آب آن را به داخل ظرف دیگری منتقل کنید و سپس با اضافه کردن مقدار نیم کیلوگرم شکر یا عسل به توت فرنگی های داخل قابلمه، حرارت دادن را برای چند دقیقه دیگر ادامه دهید تا شربتی که بعد از اضافه کردن شکر حاصل شده نیز قوام بیاید.
در چنین شرایطی مدت زمان نیمساعته برای پخت کامل توت فرنگی باید کم شود زیرا در غیر این صورت توت فرنگیها در مرحله دوم حرارت دیدن، له میشوند یا تغییر رنگ میدهند.
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
گالری عکس های جدید مدل کفش زنانه و دخترانه اسپرت و شیک
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
عکس ها و تصاویر دکوراسیون و دیزاین آشپزخانه به سبک مدرن و امروزی
زندگی می کنم و برایش دلیل هم دارم
دوست داشتن تــــــــــــــــــــــو …
بادی بذر تـو را در دلـــم انداخـــت و ُ رفــت
من مانـــده ام و ُ این ریشــه ی قطــور دلــدادگی
و هـــزار جــوانه ی شــکفته از یـادَت
راه کـه میروی عقـب میمــانـم …
نـه بــرای اینکــه نخواهـم با تو هم قــــدم باشـم …
میخواهـم پا جـــای پاهــایــت بگـــذارم …
میخواهـم رد پــایــت را هــیچ خــیابــانی در آغوش نکشـَـد …!!!
تــو تمـامـا” برای منی
من از قبل “باخته” بودم
“مچ انداختن”
بهانه ای بود؛
برای گرفتن دوباره ی “دست تو”
شاهرگم قید توست ، بزنم میمیرم …
هیچ رویایی به پای بیداریم با تو نمیرسد
خواب ها فقط خودشان را اذیت می کنند !
خوبان را باید روی چشم ها گذاشت …
کجایی ؟! چشم هایم بهانه ات را گرفته اند !
شمردن ستاره ها سخت نیست
اگر تو بگویی به اندازه ی ستاره های آسمان دوستم داری …
آنقدر دوستت دارم که
پروانه ها گیج می شوند
گل ها تعجب می کنند
و باران دلش آب می افتد !
تو که باشی بس است …
مگر من جز “نفس” چه میخواهم ؟
احتیاجی به تسبیح نیست
دستانت را که به من بدهی با انگشتانت ذکر “دوست داشتن” می دهم !
از تو دور بودن پر توقعم کرده …
حالا دیگر تمام تو را میخواهم تا بشوم ثروتمند ترین فرد روى زمین !
مرخصی ندارد
حتی وقت استراحت ندارد
حقوق و مزایا ندارد
بیمه ندارد
ترفیع و پست و مقام ندارد
استعفا یا اخراج شدن ندارد
بازنشستگی و از کار افتادگی هم ندارد
با این حال دوست داشتنی ترین شغل دنیاست ، عاشق تو بودن !
من قصه تو را تا ابد اینگونه آغاز میکنم :
یکی بود
هنوزم هست
خدایا همیشه باشد …
باران بهانه ی آسمان است
وقتی دلش برای تو تنگ می شود !
و مهربانیت از دور چه عجیب نزدیک است
حس میکنم جغرافیا ، دروغ تاریخ است …
به عشقت تا ته دنیا ، به جنگ هر کسی میرم
چه تقدیری از این بهتر ، که از عشق تو میمیرم ؟
هیچ جزر و مدی نمی تواند آشفته ام کند
وقتی سرم روی سینه تو بالا و پایین می رود !
بگذارید انشا بنویسم …
موضوع : علم بهتر است یا ثروت ؟
به نام خدا
هیچکدام ، فقط و فقط خود تو !
کل دنیا هم بگویند دوستم دارند فایده ندارد
اما دوستت دارم های تـــــــــــــو چه غوغایی می کند ؟!
بیا با هم رفت و آمد نکنیم !
مثلا وقتی می آیی نرو …
زندگی یعنی
همین که تو باشی و من دیوانه وار دوستت بدارم !
صندلیت را کنار صندلیم بگذار !
همنشینی با تو یعنی تعطیلی رسمی تمام دردها …
با تو می شود هر روز یک عمر زندگی کرد
و در فردای چشمانت باز به دنیا آمد !
دلبندم …
من دلم فقط روی دل تو بند می شود !
“تـــــــــــو” تنها یکیست آن هم تویی
من دیگران را “شما” خطاب می کنم !
دوستت دارم و پنهان کردن آسمان پشت میله های قفس آسان نیست !
لبخند که میزنی کمترین اتفاقی که می افتد
اختلال در تشخیص ماه های قمریست !
تمام حرف مجنون یک کلام است
“نفس” بی یاد “لیلایم” حرام است
عشق یعنی طوری نگاهت می کنم
که انگار تنها آدم دنیا هستی !
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست
مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند
حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم …
یاد تو پرچم صلحیست میان شورش این همه فکر !
به دلم نشستی ولی دو زانو !
معذب نباش ، برو عقب قشنگ تکیه بده
پاهاتم دراز کن ، این دل فقط جای توئه …
آنقدر که بودن تو را می خواهم ، بودن خود را نمی خواهم
چقدر زیباست این عشق ؛ محو تو شدن را دوست دارم
میخواهمت و این شاید ابتدای خودخواهیم باشد !
جهان که فاصله ای نیست !
تا ماه پیاده میروم اگر آنجا خانه ات باشد …
بین این همه ضمیر فقط یک “تـــــــــو” کافیست !
نقطه قوت تو نقطه ضعف منه :
بوسه هایت !
پاییز یا زمستان چه تفاوتی دارد ؟
حضورت ، صدایت ، نفس هایت
و گرمی دستانت بهاری میکند سرزمین مرا …
یک فرصت به من بده که غلط ببوسمت
و تمام طول سال را جریمه ام کن که از روی آن هزار بار تمرین کنم !
در میان گلها عطر یادت را می بویم …
آسمانی تر از آنی که به نوشتن درآیی !
هیس !!! ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ …
من ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
به سرت روسری آبی و صورت چون ماه …
آسمانی تر از این عشق چه دارد دنیا ؟
سجاد شهیدی
تمام زندگیم را
فدای “میمی”میکنم که آخر نامم میگذاری…!
فاطمه یوسفوند
چه دروغ بزرگیست که اینجا شهر پر جمعیتی ست!
تو که نیستی
اینجا هم خالی از آدم است…
لاله صاحبدل
در این پست جدیدترین عکس های منتشر شده در صفحات اجتماعی ترانه علیدوستی بازیگر خوب کشورمان را گردآوری کرده ایم ، در ادامه این تصاویر را مشاهده نمایید
ترانه علیدوستی متولد ۲۲ دی ۱۳۶۲، تهران بازیگر سینما ، تلویزیون و تئاتر و مترجم است. در ویژه نامه شماره ۱۰۰ ماهنامه «صنعت سینما» که نگاهی است به سینمای ایران در دهه هشتاد ، به انتخاب ۱۳۰ نویسنده و منتقد سینمایی به عنوان بهترین بازیگر زن دهه انتخاب شد. همچنین در سال ۱۳۹۰، ماهنامه سینمایی فیلم او را به عنوان بهترین بازیگر زن دهه ۸۰ انتخاب کرد.
ترانه علیدوستی در دورهٔ راهنمایی ، دو سال در هنرستان موسیقی تحصیل کرد که کلارینت و پیانو میزد. در دورهٔ دبیرستان مشغول تحصیل در رشتهٔ علوم تجربی بود که در کلاسهای بازیگری امین تارخ ثبت نام کرد. سال ۱۳۷۹ از طریق همین کلاسها برای بازی نقش «ترانه پرنیان» در فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم انتخاب شد و با بازی در این فیلم وقفهای در تحصیلاتش افتاد که سرانجام در رشتهٔ کامپیوتر دیپلم گرفت.
او برای بازی در فیلم من ترانه ۱۵ سال دارم جایزهٔ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر ، جایزهٔ نخل زرین از سومین جشنوارهٔ اجتماعی آبادان ، جایزهٔ منتقدین و نویسندگان سینمای ایران و همچنین جایزه بهترین بازیگر زن از پنجاه و پنجمین جشنواره فیلم لوکارنو (سوئیس) را دریافت کرد.
روند موفقیتهای او با فیلم دومش شهر زیبا ادامه یافت. علیدوستی پس از تجربههای موفق سینماییاش، بازی در عرصه تئاتر را نیز با نمایش «فنز» تجربه کرد. این نمایش با استقبال بسیاری روبهرو شد. سال ۱۳۸۰-۱۳۷۹ یک دورهٔ فیلمنامهنویسی در کلاسهای حوزه هنری گذراند. او تا سال ۱۳۸۲ در فیلمی حضور نداشت و بیشتر به علایق دیگرش مثل نوشتن و موسیقی میپردازد.
پدر او ، حمید علیدوستی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران و از مربیان کنونی فوتبال ایران است. برادرش در چهارشنبهسوری سال ۱۳۸۳ فوت کرد. این اتفاق دقیقاً در همان روزهایی اتفاق افتاد که علیدوستی مشغول بازی در فیلم چهارشنبه سوری بود ، فیلمی که در آن با درخشش در نقشی متفاوت توانست جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر توانا تثبیت کند.
استراحت مطلق
مادر قلب اتمی
زندگی مشترک آقای محمودی و بانو
آسمان زرد کم عمق
پذیرایی ساده
انتهای خیابان هشتم
هر چی خدا بخواد
راز دشت تاران
زندگی با چشمان بسته
درباره الی
تردید
کنعان
چهارشنبه سوری
شهر زیبا
من ترانه ۱۵ سال دارم
کاندید بهترین بازیگر نقش اول زن از انجمن منتقدان برای آسمان زرد کم عمق – ۱۳۹۲
برنده جایزه پروین (به همراه لیلا حاتمی و نگار جواهریان) – ۱۳۹۱
تقدیر شده برای بهترین بازیگر از جشنواره وزول برای پذیرایی ساده – ۱۳۹۱
کاندید بهترین بازیگر از سی و یکمین جشنواره فجر برای آسمان زرد کم عمق – ۱۳۹۱
برنده جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم آسیایی و عربی اوسیان سینه فن برای پذیرایی ساده – ۱۳۹۱
کاندید بهترین بازیگر از سی امین جشنواره فجر برای پذیرایی ساده – ۱۳۹۰
کاندید بهترین بازیگر نقش اول زن از سومین جشن انجمن منتقدان برای تردید – ۱۳۸۸
کاندید بهترین بازیگر از بیست و هفتمین جشنواره فجر برای تردید – ۱۳۸۷
کاندید بهترین بازیگر از دهمین دوره جشن خانه سینما برای چهار شنبه سوری – ۱۳۸۵
تقدیر شده برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن در جشنواره فجر برای چهار شنبه سوری – ۱۳۸۴
کاندید بهترین بازیگر از جشن خانه سینما برای شهر زیبا – ۱۳۸۳
کاندید بهترین بازیگر از بیست و دومین جشنواره فجر برای شهر زیبا – ۱۳۸۲
برنده جایزهٔ نخل زرین بهترین بازیگر زن از سومین جشنوارهٔ اجتماعی آبادان برای من ترانه ۱۵ سال دارم – ۱۳۸۱
برنده جایزه بهترین بازیگر زن از پنجاه و پنجمین جشنوارهٔ فیلم لوکارنو سوئیس برای من ترانه ۱۵ سال دارم – ۱۳۸۱
برنده جایزه بهترین بازیگر زن از انجمن منتقدین و نویسندگان سینمای ایران برای من ترانه ۱۵ سال دارم – ۱۳۸۱
برنده سیمرغ بهترین بازیگر زن از جشنواره فجر برای من ترانه ۱۵ سال دارم – ۱۳۸۰
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
ترانه علیدوستی در کنار سحر دولتشاهی بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
بیوگرافی و زندگینامه ترانه علیدوستی به همراه عکس های جدید و دیده نشده این بازیگر
ترانه علیدوستی : برداشتهاند تیتر زدهاند ترانه زن یک تاجر مقیم انگلیس شد و الان هم لندن است. دوستانمان به شوخی سربه سر همسرم میگذارند و اسم همسرم را گذاشته اند تاجر ونیزی! من و همسرم همسن هستیم و او تا ماه پیش دانشجو بود و درسش تازه تمام شده
کمتر پیش میآید بازیگری بی آنکه در تلویزیون حضور داشته باشد مورد توجه و محبوبیت مردم واقع شود. ترانه علیدوستی، چنین ویژگیای دارد. او ۱۴ سال پیش با بازی در نقش ترانه فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم / رسول صدرعاملی» دیده شد و در همان ۱۸ سالگی، سیمرغ گرفت. او در این سالها با انتخابهای درست، در فیلمهای ماندگاری مانند شهرزیبا، درباره الی،چهارشنبه سوری، کنعان و … بازی کرده و در سه تئاتر محمدرحمانیان (مانیفست چو، روز حسین و فنز) روی صحنه رفته است.
دختر حمید علیدوستی، فوتبالیست نام آشنای، علاوه بر سینما و تئاتر، دستی بر آتش ترجمه هم دارد و چهار سال پیش کتاب رویای مادرم نوشته آلیس مونرو را ترجمه کرد. او این روزها در حالی که بیشتر از دو سال است، مادر شده، نقش اول سریال شهرزاد را برعهده دارد.این، اولین سریال علیدوستی ۳۲ ساله است که البته برای شبکه نمایش خانگی تولید شده است.
با او درباره این تجربه جدید گفتوگو کردهایم.
کار در شبکه خانگی ریسک بزرگی است و از آنجایی که کار تاریخی دشواریهای خاص خودش را دارد و همچنین ۲۶ قسمت زمان زیادی از بازیگر میگیرد به نحوی که ممکن است چند پیشنهاد فیلم سینمایی را رد کند، چطور حاضر به قبول بازی در شهرزاد شدید؟
ترانه علیدوستی : من تابه حال با آقای فتحی همکاری نداشتم ولی از قبل ایشان را میشناختم. از کارهایشان شناخت داشتم و پیش از اینها صحبت همکاری بین ما اتفاق افتاده بود ولی شرایطش مهیا نشد.نکته جالبی که درباره آقای فتحی وجود دارد این است که آدم اهل مطالعه و با معلوماتی در زمینه ادبیات نمایشی و تاریخی هستند و این از کارهایشان مشخص است.
همیشه سریالهایشان را دنبال میکردم و برایم جالب بود.وقتی به من پیشنهاد دادند که نقش شهرزاد را بازی کنم، با تصور اینکه سر این کار نخواهم رفت و همکاری نخواهم داشت، حس خوبی نداشتم چون چیز تجربه شدهای نبود.
ترانه علیدوستی : دیدگاهم این بود که تابه حال با تلویزیون کار نکردم و اینکه به نظرم شبکه نمایش خانگی مختص آیتمهای طنز است! تجربه نشان داده بود که کارهای شبکه خانگی کارهای موفقی نیستند و عمدتا به نتیجه نمیرسند و این گزینه هم امتحان خودش را پس نداده بود و واقعا کار ریسکی بود.
بعید میدانستم این کار را بکنم منتهی قصه را که خواندم، وسوسه شدم و قرار بر این شد که باهم صحبت کنیم.خوشبختانه نه فقط من و آقای فتحی بلکه همه گروه عوامل و بازیگرها فهمیدیم که دنبال یک چیز واحدی هستیم؛ دنبال یک جنس خاصی از کار.
ترانه علیدوستی : نمیخواهم بگویم کار بیعیب و نقص است، ولی اول اینکه متن قوی داشت. دوم اینکه از شیوه پیشرفت کار مشخص است که قرار است چه اتفاقی بیفتد.البته همه اینها به شرط این بود که کار خوب دیده شود. با این حال کار شبکه نمایش خانگی شبیه هندوانه دربسته است و نگرانی ما بیشتر از این جهت بود، واقعا نمیشود آینده را پیشبینی کرد.
با توجه به اینکه بیشتر بازیگر سینما هستید و تا الان در سریال ایفای نقش نکردهاید و بچه کوچک هم داشتید، چطور با این قضایا کنار آمدید؟
ترانه علیدوستی : گروه ساخت شهرزاد انعطافپذیری زیادی با من داشتند. اگر تا الان توانستم ۲۴ ساعته در خدمت پروژههایی باشم و سر این کار این موقعیت را نداشتم، به خاطر فرزندم با من همه جوره کنار آمدند و من تمام آخر هفتهها کنار خانواده بودم. در اواسط کار هم خیلی هوای من را داشتند و همه اینها قبل از شروع کار مطرح و برنامهریزی شده بود.
وقتی کار را شروع کردید دخترتان چند سالش بود و بعد از اتمام چقدر؟
ترانه علیدوستی : شهرزاد ۲۳ آذر ۹۳ کلید خورد که دخترم یکسال و سه ماهه بود. اتمام کار شهرزاد دقیقا مصادف شد با دو سالگی دخترم که الان دقیقا دو سال و سه ماهه است و من در اینمدت در تمام لحظههای فیلمبرداری شاهد بزرگ شدنش از نزدیک بودم.تا به حال با جوانها کار کرده بودید، بازی در کنار آقای نصیریان چگونه بود؟
ترانه علیدوستی : شاید اولین بار در زندگی بود که من اینقدر حیرتزده بودم. وقتی بازی ایشان را نگاه میکردم از فضای ذهنی خودم بیرون میآمدم. برایم باور نکردنی بود و الان خیلی خوشحالم از این اتفاق. این سریال بهانهای شد که به یاد بیاورم ایشان چه بازیگر بزرگی هستند.فکر میکنم از این هنرمندان بینظیر کم نداریم اما گاهی از خاطرمان میروند که هستند.
ترانه علیدوستی : آقای نصیریان برای بازی به من کمک میکردند و من واقعا لذت میبردم. جمله معروفی داشتند که میگفتند: «بازیگری است».ایشان واقعا با این زندگی میکنند. برای من تمام صحنههایی که با آقای نصیریان بازی داشتم خیلی خیلی لذتبخش بود. پیشکسوتهای زیادی داریم که من تابه حال شانس این را نداشتم که کنارشان بازی کنم و متاسفانه گاهی فرصتها بهراحتی از دست میروند.
تاریخ ما بیشتر مردانه است تا زنانه؛ الگوهای مشخص زنانهای برای بازی در کار تاریخی آن برهه وجود ندارد، شما از چه منابعی استفاده کردید؟
ترانه علیدوستی : در این زمینه الگوی سینمایی نداریم ولی ادبیات کمک بزرگی به من کرد. بالاخره همه ما اشرافی به اطلاعات آن زمان که خیلی هم دور نیست، داریم.هم در مدرسه دربارهاش خواندهایم، هم در مجلات و روزنامهها دربارهاش نوشتهاند.
کودتای ۲۸ مرداد و مصدق هنوز بحثاش بین مردم در جریان است و مساله فراموش شدهای نیست و با آن فضا بیگانه نیستیم.ولی درباره الگوی زنانه تمام تخیل من به ادبیات برمیگردد و سعی کردم از کلمات خاص آن دوره استفاده کنم. ولی به طور مشخصی از یک شخصیت زن تاریخی الگو نگرفتم و همه شخصیت شهرزاد یک تخیل و تصور است.
وقتی فیلمبرداری یک کار سینمایی تمام میشود، کار بازیگر با آن پروژه هم تمام میشود. اما داستان پروژههای نمایش خانگی متفاوت است. بازیگران باید در نشستها، مراسم رونمایی، پرسش و پاسخهای رسانهای حضور مداوم و مستمر داشته باشند.
این کار شبیه نوعی بازاریابی یا بیزنس است… این حضور در مجامع و محافل شما را اذیت نمیکند؟
ترانه علیدوستی : نه! البته من در پروژههای سینمایی که حضورم نیاز بوده همیشه انجام وظیفه کردهام و در این قبیل مراسم شرکت کردهام، از اکران مردمیگرفته تا در مراسم نشست و پرسش و پاسخ. به نظرم بازیگری که کارش را دوست دارد باید در مرحله عرضه کار به مخاطب هم حضور داشته باشد.
این کار هم با طیف گستردهتری از قشرهای متفاوت روبروست که اقتضائات خاص خودش را دارد برای عرضه و فروش. به نظرم دردسری نیست. من با کمال میل این کارها را انجام میدهم.چیزی که عجیب است این است که چقدر عوامل این کار خوشحال و راضیاند…
امیدوارم در انتقاد از این طریق به روی ما بسته نشود که چون ما این کار را دوست داریم ، معنیاش این است که این کار بدون نقص است. من خودم دوست دارم انتقادهای سازنده و به درد بخور را از مردم بشنوم. ولی نمیشود گفت که خوشحال نیستم.
ترانه علیدوستی : نه! اصلا ناراحت نیستم. راستش را بخواهید چون چند سالی است فیلمهایی که بازی کردم اکران نمیشود، در نتیجه خیلی ناراحت این قضیه نیستم. من قبلا جشنواره را خیلی دوست داشتم به خاطر دورهمیهایش.
ترانه علیدوستی : فضایی که برای دیدن همدیگر وجود داشت ضمن اینکه ارزیابی کلی برای کارنامه یک سال کار سینمایی ایران بود.میشد درباره فیلمها صحبت کرد، نقد و بررسی وجود داشت.
خوب مسلما ما هم دلمان میخواهد کاری که یک سال برایش زحمت کشیدیم دیده شود و بحث و بررسیهایش را هم بشنویم. منتهی چند سالی است که جشنواره از این فضا خارج شده است.فکر نکنید منظورم فقط فیلمهایی است که خودم در آن بازی کردم.
من فیلمهای دیگران را هم دیدم و این فاصله گرفتن را حس کردم. چیزی که بیشتر در فضای جشنواره وجود دارد، حواشی فیلمهاست تا خود فیلمها. در نتیجه ترجیح میدهم درباره کاری صحبت کنم که مردم آن را میبینند و دربارهاش صحبت میکنند.
ترانه علیدوستی با انتشار این تصویر نوشت :
به فیلمبرداری فصل دوم سریال شهرزاد بسیار نزدیک هستیم. از پیگیری صمیمانه همه ی شما ممنونیم و مهربانیتان را فراموش نمیکنیم. تمام تلاشمان این است که فروردین ۹۶ قسمت اول فصل دوم دست شما باشد. این عکس، یادگاریست از پشت صحنه سکانس آخر فصل یک. با نهال و مونا و. آقا مصطفی.
ترانه علیدوستی با انتشار این تصویر نوشت : عکسِ قدیمیِ دیریافته، جناب پناهی، جناب صدرعاملی و من، جشنواره لوکارنو، سال ۲۰۰۲. عکس بعد از مراسم اختتامیه گرفته شده وقتی ما با جایزه هایمان زیر بغل، ماشین برگشت به هتل را پیدا نمیکردیم. :)) حالا عکاسش کیست؟ بابک کریمی ای روزگار… (با فیلم ”من،ترانه ۱۵ سال دارم” در فستیوال لوکارنو شرکت کردیم. هجده سالم بود)